مجله اینترنتی و علمی آموزشی برترین ها | پورتال خبری

اخبار روز، اخبار ورزشی، سبک زندگی، چهره ها، گردشگری، آشپزی، سلامت، دکوراسیون، فرهنگ و هنر، موفقیت، دانش و فناوری و سرگرمی.

مجله اینترنتی و علمی آموزشی برترین ها | پورتال خبری

اخبار روز، اخبار ورزشی، سبک زندگی، چهره ها، گردشگری، آشپزی، سلامت، دکوراسیون، فرهنگ و هنر، موفقیت، دانش و فناوری و سرگرمی.

متن آموزشی درموردزندگی نامه سعدی


سعدی

الشیخالامام المحقق ملکالکلام افصح المتکلمین ابومحمد مشرفالدین (شرفالدین) مصلحبن عبداللهبن مشرفالسعدى الشیرازى بزرگترین شاعرى است که بعد از فردوسى در آسمان ادب فارسى درخشیده است و هنوز مىدرخشد. در نام و نسب و تاریخ وفات این استاد بزرگ میان نویسندگان و مؤلفان قدیم اختلاف است و سرچشمهٔ این اختلافها شهرت فراوان سعدى و افتادن نام بلندش در افواه خاص و عام است. اما بنابر آنچه از تحقیق در مأخذهاى موثق برمىآید نام و نسب درست او همان است که در آغاز این مقال آمده است.

تخلص سعدی بهسبب انتساب این استاد سخن به سعدبن ابىبکر بن سعد بن زنگىاست.

زندگی نامه

شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی یکی از بزرگترین شعرای ایران است که بعد از فردوسی آسمان زیبای ادبیات فارسی را با نور خود روشن ساخت و او نه تنها یکی از بزرگترین شعرای ایران بلکه یکی از بزرگترین سخنوران جهان می باشد . ولادت سعدی در سالهای اول سده هفتم هجری حدودا در سال ۶۰۶ ه.ق در شهر شیراز میباشد .

خانواده اش از عالمان دین بودند و پدرش از کارکنان دربار اتابک بوده که سعدی نیز از همان دوران کودکی تحت تعلیم و تربیت پدرش قرار گرفت ولی در همان دوران کودکی پدرش را از دست داد و تحت تکفل جد مادری خود قرار گرفت .او مقدمات علوم شرعی و ادبی را در شیراز آموخت و سپس در دوران جوانی به بغداد رفت که این سفرآغاز سفرهای طولانی سعدی بود .او در بغداد در مدرسه نظامیه مشغول به تحصیل شد که در همین شهر بود که به محضر درس جمال الدین ابوالفرج عبدالرحمن محتسب رسید و از او به عنوان مربی و شیخ یاد می کند . پس از چند سال که او در بغداد به تحصیل مشغول بود شروع به سفرهای طولانی خود کرد که از حجاز گرفته تا روم و بارها با پای پیاده به حج رفت . سعدی سفرهای خود را تقریبا در سال ۶۲۱ – ۶۲۰ آغاز و حدود سال ۶۵۵ با بازگشت به شیراز به اتمام رساند که البته درخصوص کشورهایی که شیخ به آنجا سفر کرده علاوه بر عراق ،شام ، حجاز که کاملا درست بوده ،‌هندوستان ،‌غزنین ، ترکستان و آذربایجان و بیت المقدس و یمن و آفریقای شمالی که ذکر کرده اند و اکثر این مطالب را از گفته های خود شیخ استنباط نموده اند ولیکن بنا بر نظر بسیاری از محققین به درستی آن نمی توان اطمینان کرد بخصوص اینکه بعضی از آن گفته ها با شواهد تاریخی و دلایل عقلی سازگار نیست . شیخ شیراز دوستی محکمی با دو برادر معروف به صاحب دیوان یعنی شمس الدین محمد و علاء الدین عطا ملک جوینی وزرای دانشمند مغول داشته و آن طور که از سخنان شیخ معلوم است او به تصوف و عرفان اعتقاد داشته و شاید در سلسله متصوفه داخل شده وهم چنین گفته اند که محلی که امروز مقبره او می باشد خانقاهش بوده است .نکته مهمی که باید ذکر شود شهرت بسیاری است که این شاعر بزرگ هم در حیات خود داشت و هم بعد از وفاتش که البته این نکته تازگی نداشته و در مورد شعرای دیگری نیز بوده است . اما آنچه که قابل توجه و ذکر است این است که معروفیت سعدی فقط مختص به ایران نبوده حتی در زمان خودش به مرزهای خارج ازا یرا ن مانند هندوستان ،آسیای صغیر نیز رسیده بود و خودش در چند جا به این شهرت اشاره داشته که این شهرت سعدی معلول چند خاصیت است اول اینکه او زبان شیوای خود را وقف مدح و احساسات عاشقانه نکرده ، دوم اینکه او شاعری جهانگرد بود و گرم و سرد روزگار را چشیده و تجارب خود را برای دیگران با زیبایی و شیرینی بیان کرده و هم چنین وی در سخنان خود چه از نظر نثر و چه نظم از امثال و حکایات دلپذیر استفاده نموده است و دیگر اینکه سعدی به شاعری شوخ طبع و بذله گو معروف است که خواننده را مجذوب می کند و همه اینها دست به دست هم داده و سبب شهرت او گردیده است .شیخ شیراز در دوران شاعری خود افراد معدودی را مدح کرده که بیشتر اتابکان سلغری و وزراء فارس و چند تن از رجال معروف زمانش می باشد و بزرگترین ممدوح سعدی از میان سلغریان اتابک مظفر الدین ابوبکر بن سعد بن زنگی است که سعدی در روزگار این پادشاه به شیراز بازگشته بود و ممدوح دیگر سعد بن ابوبکر می باشد که سعدی گلستان را در سال ۶۵۶ ه. ق به او تقدیم می کند و دو مرثیه نیز در مرگ این شخص نیز سروده است و از میان ممدوحان ، سعدی شمس الدین محمد و برادرش علاءالدین عطا ملک جوینی را بیش از همه مورد ستایش قرار داده که مدایح او هیچ شباهت به ستایشهای دیگر شاعران ندارد چون نه تملق می گوید و نه مبالغه می کند . بلکه تمام گفتارش موعظه و اندرز است و متملقان را سرزنش می کند و ممدوحان خود را به دادرسی و مهربانی و دلجویی از فقرا و ضعفا و ترس از خدا و تهیه توشه آخرت و بدست آوردن نام نیک تشویق و ترغیب می کند .این شاعر بزرگ در زمانی دار فانی را وداع گفت که از خود شهرتی پایدار به جا نهاد . سال وفات او را بعضی ۶۹۱ ه. ق ذکر کرده اند و گروهی معتقدند که او در سال ۶۹۰ ه. ق وفات یافته که مقبره او در باغی که محل آن نزدیک به سرچشمه نهر رکن آباد شیراز است قرار دارد..

ویژگی سخن سعدی

متن آموزشی درموردزندگی نامه سعدی
متن آموزشی درموردزندگی نامه سعدی

مهمترین ویژگی سخن سعدی چه در نثر و چه در نظم فصاحت و شیوایی و شیرینی کلام اوست و او توانست ازطرفی زبان ساده و فصیح استادان قبل را زنده کند و هم چنین خود را از قید تصنعات عجیب که درنیمه دوم قرن ۶ و حتی در قرن ۷ گریبانگیر شعر فارسی شده بود رهایی بخشد . از خصوصیات شگفت انگیز سعدی در سخن ،آن دلیری و شهامتی است که در حقیقت گویی استفاده کرده است . در دوران مغول و جباران دست نشانده که جز امارت و ریاست و هوسرانی چیزی در نظر نداشتند شیخ بزرگ حقایق را به صورت نظم و نثر بدون هیچگونه ترس و بی پرده آشکار بیان کرد و چنان فریاد کرد که در هیچ عصر و زمان کسی به این صراحت سخن نگفته و عجیب تر اینکه در همان هنگام تنها به صاحبان قدرت و حکومت نپرداخته بلکه از قاضی فاسد و صوفی دنیا دار و عبادت و ریاضتی که از روی صدق و صفا نبوده و نظر به خلق و مردم نداشته خودداری نکرده و به قول خود او در این روزگار دوبار عمر کرده و تجربه آموخته و اینک تجربه را به کار می برد و تمام اینها در سخنان شیرین و زیبای خود بیان می کند .

آثار سعدى

آثار سعدى به دو دستهٔ منظوم و منثور تقسیم مى‌شود. دربارهٔ آثار منثور او بعد از این و در جاى خود بحث خواهد شد. در رأس اثرهاى منظوم سعدى یکى از شاهکارهاى بلامنازع شعر فارسى قرار درارد که در نسخه‌هاى کهن کلیات سعدى‌نامهنامیده شده ولى بعدها به بوستان شهرت یافته است. این منظومه‌ که تاریخ شروعش معلوم نیست در سال ۶۵۵ هجرى به اتمام رسید و در موضوع اخلاق و تربیت و وعظ و تحقیق است و ده باب دارد به‌نام‌های: عدل، احساس، عشق، تواضع، رضا، ذکر، تربیت، شکر، توبه، مناجات و ختم کتاب. بخش دوم از اثرهاى منظوم سعدى قصیده‌هاى عربى او است که اندکى کمتر از هفتصد بیت مشتمل بر معانى غنائى و مدح و نصیحت و یک قصیده در مرثیهٔ المستعصم‌بالله است. بخش سوم قصیده‌هاى فارسى در موعظه و نصیحت و توحید و مدح شاهان و بزرگان است. بخش چهارم مرثیه‌هاى شاعر است مشتمل بر چند قصیده در مرثیهٔ المستعصم و ابوبکربن سعدبن زنگى و سعدبن ابوبکر و امیر فخرالدین ابى‌بکر و عزالدین احمدبن یوسف و یک ترجیع‌بند مؤثر در مرثیهٔ اتابک سعدبن ابى‌بکر. بخش پنجم غزل‌هاى سعدى شامل ملمعات، مثلثات، ترجیعات، طیبات، بدایع، خواتیم و غزل قدیم. بخش ششم صاحبیه که ذکر آن گذشت. بخش هفتم خبیثات و آن مجموعه‌اى است از شعرهاى هزل و دو مثنوى انتقادى شیرین و چند غزل و قطعه و رباعى که همهٔ آنها رکیک نیست بلکه بعضى فقط متضمن مطایبه‌هاى مطبوع منظوم است.

نخستین جامع اثرهاى سعدى را، بعد از خود او، نمى‌شناسیم اما مسلم است که شیخ اثرهاى خود را شخصاً جمع‌آورى و منظم مى‌کرد. مشهورترین جامع کلیات آثار سعدى على‌بن احمدبن ابى‌بکر بیستون است که تنظیم غزل‌ها بر مبناى حرف‌هاى آخر بیت‌ها و ترتیب فهرست کلیات از او است اما از مقدمهٔ بیستون برمى‌آید که پیش از آنکه او به تنظیم جدیدى از آثار شیخ مبادرت کند جامعى دیگر این کار را کرده بوده است.

 

 

 

نگاهی به ویژگیهای شعر سعدی

سعدی، شاعر جهاندیده، جهانگرد و سالک سرزمینهای دور و غریب بود؛ او خود را با تاجران ادویه و کالا و زوار اماکن مقدس همراه می کرد. از پادشاهان حکایتها شنیده و روزگار را با آنان به مدارا می گذراند.

سفاکان و سخاوتمندان را نیک می شناخت و گاه عطایشان را به لقایشان می بخشید. با عاشقان و پهلوانان و مدعیان و شیوخ و صوفیان و رندان به جبر و اختیار همنشین می شد و خامی روزگار جوانی را به تجربه سفرهای مکرر، به پختگی دوران پیری پیوند می زد.سفرهای سعدی تنها جستجوی تنوع، طلب دانش و آگاهی از رسوم و فرهنگهای مختلف نبود؛ بلکه هر سفر برای او تجربه ای معنوی نیز به شمار می آمد.

ره آورد این سفرها برای شاعر، علاوه بر تجارت معنوی و دنیوی، انبوهی از روایات، قصه ها و مشاهدات بود که ریشه در واقعیت زندگی داشت؛ چنان که هر حکایت گلستان، پنجره ای رو به زندگی می گشاید و گویی هر عبارتش از پس هزاران تجربه و آزمایش به شیوه ای یقینی بیان می شود. گویی، هر حکایت پیش از آن که وابسته به دنیای تخیل و طنز باشد، حاصل دنیای تجارب عملی است.شاید یکی از مهمترین عوامل دلنشینی پندها و اندرزهای سعدی در میان عوام و خواص، وجه عینی بودن آنهاست. اگر چه لحن کلام و نحوه بیان هنرمندانه آنها نیز سهمی عمده در ماندگاری این نوع از آثارش دارد. از سویی، بنا بر روایت خود سعدی، خلق آثار جاودانی همچون گلستان و بوستان در چند ماه، بیانگر این نکته است که این شاعر بزرگ از چه مایه دانایی، توانایی، تجارب اجتماعی و عرفانی و ادبی برخوردار بوده است.

آثار سعدی علاوه بر آن که عصاره و چکیده اندیشه ها و تأملات عرفانی و اجتماعی و تربیتی وی است، آیینه خصایل و خلق و خوی و منش ملتی کهنسال است و از همین رو هیچ وقت شکوه و درخشش خود را از دست نخواهد داد.

شعر سعدی، شعر استحکام و ظرافت و استواری و زیبایی است. زبان فاخر سعدی هیچ گاه کمال خود را به رخ مخاطبانش نمی کشد. همچون سالاری بلند منزلت، در عین کمال و برتری متواضع و خاشع است و به همین دلیل دل هر صاحبدلی را می رباید و در گوشه خاطر هر کسی، جایی برای خودش باز می کند.

شعرش به دیدار اول، ساده و صمیمی و بی تکلف جلوه می کند؛ روان و زلال است و بی هیچ تمهید و مقدمه ای، برقراری ارتباط با دیگران را جستجو می کند.

فخر نمی فروشد و تکبر نمی ورزد. دست دوستی و ارادت به سویمان دراز می کند و سلام می دهد…

اما چون پرده احساس را به کنار می زنیم و از سر عقل و تأمل در اشعارش، درنگ می کنیم، در می یابیم که شفافیت عنصر زبان در شعر او سهل و ساده امکان وجود نیافته است؛ بلکه صیقل مداوم شعر، کوشش بی وقفه در عرصه زبان، و استفاده از تمام عناصر که تعالی شعر را دامن می زنند، به آثار او چنین سلامت و روانی سحرآفرین بخشیده است.
توفیق سعدی و اکسیر شعر او در این دقیقه نهفته است؛ یعنی در تلفیق صنایع لفظی و بیانی با حال و احساس درونی در طبیعی ترین حالت ممکن. سعدی مبدع و آغازگر این راه نیست، بلکه از استادان و کاملان چنین سبکی در شعر است.

پیش از وی، غزل فارسی در کوره تلاش شاعرانی همچون فرخی، سنایی، خاقانی، انوری و عطار گداخته بود، اما سعدی آن را چنان آبدیده و صیقلی کرد که نه پیش از وی قرینه و مشابهی برایش می توان یافت و نه بعد از وی، کسی گامی بیشتر و پیشتر نهاد.

ویژگی های سبکی زبان شعر سعدی و هر شاعر دیگری را تنها با تأمل و تفکر در اشعارش می توان کشف کرد، آموخت و به کار برد. اگر چه آثار هنری براساس فرمول و اصولی ثابت و مشخص پدید نمی آیند تا هنگام نیاز به آثار جدید بتوان به آنها رجوع کرد.
با این همه، برخی از ویژگی ها به دلیل تکرار در آثار هنرمند، ما را به بعضی از خصوصیات مشترک آن آثار و به تبع آن به نوع برخورد و بهره گیریهای هنرمند از آن عناصر رهنمون می شوند. با توجه به چنین پیش زمینه ای، معدودی از ویژگی های سبکی شعر سعدی چنینند:
۱) ساختار نحوی جملات در ابیات به صحیح ترین شکل ممکن است. عنصر وزن و موسیقی، منجر به نقص یا پیش و پس شدن حاد دستوری در جملات نمی شود و سعدی به ظریفترین و طبیعی ترین حالت ممکن در لحن و زبان، با وجود تنگنای وزن، از عهده این مهم برمی آید.

دیوان غزلیات سعدی را به تفأل باز می کنیم:

در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم

بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم

به وقت صبح قیامت که سر ز خاک برآرم

به گفتگوی تو خیزم، به جستجوی تو باشم

حدیث روضه نگویم، گل بهشت نبویم

جمال حور نجویم، دوان به سوی تو باشم

۲) ایجاز و یا پیراستن شعر از کلمات زاید و اضافی و دوری از عبارت پردازی های بیهوده ای که نه تنها نقش خاصی در ساختار کلی شعر ندارند، بلکه باعث پریشانی در روابط کلمات با یکدیگر و نهایتاً جملات می شوند و به نحو چشمگیری از زیبایی کلام می کاهند، در شعر و کلام سعدی نقش ویژه ای دارد.

ساختار شعر سعدی کم کردن یا افزودن کلمه ای را خارج از قاعده و بی توجه به بافت کلی کلام بر نمی تابد. از سویی این ایجاز که در نهایت زیبایی و اعتدال است، منجر به اغراقهای ظریف تخیلی و تغزلی می شود و زبان شعر را از غنایی بیشتر برخوردار می کند:

گفتم آهن دلی کنم چندی

ندهم دل به هیچ دلبندی

به دلت کز دلت به در نکنم

سخت تر زین مخواه سوگندی

ریش فرهاد بهترک می بود

گر نه شیرین نمک پراکندی

کاشکی خاک بودمی در راه

تا مگر سایه بر من افکندی…

ایجاز سعدی، ایجاز میان تهی و سبک نیست، بلکه پر مایه و گرانبار از اندیشه و درد است. بی فایده نیست. اگر حکایتی را از “گلستان” نیز نقل کنیم به عیان می بینیم که خداوند سخن چه مایه از معنی را در چه مقدار از سخن می گنجاند:

حکایت: پادشاهی پارسایی را دید، گفت: “هیچت از ما یاد آید؟” گفت: “بلی، وقتی که خدا را فراموش می کنم.”

حکایت: هندویی نفط اندازی همی آموخت. حکیمی گفت: “تو را که خانه نئین است، بازی نه این است.”

۳) سعدی از موسیقی و عوامل موسیقی ساز در سبک و زبان اشعارش سود می جوید. وی اغلب از اوزان عروضی جویباری مدد می گیرد؛ اوزانی که لطافت موسیقیایی در آنها بر ضربی بودن آن می چربد.

علاوه بر اوزان عروضی، شاعر به شیوه مؤثری از عواملی بهره می برد که هر کدام به نوعی موسیقی کلام او را افزایش می دهند، عواملی همچون انواع جناس، هم حروفی های آشکار و پنهان، واج آرایی، تکرار کلمات، تکیه های مناسب، موازنه های هماهنگ لفظی در ابیات و لف و نشرهای مرتب و…

همان طور که پیشتر یادآور شدیم، استفاده از این عناصر به گونه ای هنرمندانه و زیرکانه صورت می گیرد که شنونده یا خواننده شعر او پیش از آن که متوجه صنایع به کار رفته در شعر او شود، مسحور زیبایی و هماهنگی و لطافت آنها می شود.

در غزل : “بگذار تا مقابل روی تو بگذریم…”

۴) طنز و ظرافت جایگاه ویژه ای در ساختار سبکی آثار سعدی دارد. البته خاستگاه این طنز به نوع نگاه و تفکر این شاعر بزرگ برمی گردد. طنز سعدی، سرشار از روح حیات و سرزندگی است.

سعدی به یاری لحن طنز، عبوسی و خشکی را از کلام خویش پس می زند و شور و حرکت را بدان باز می گرداند. با همین طنز، تیغ کلامش را تیز و برنده و اثرگذار می کند. طنز، نیش همراه با نوش است؛ زخمی در کنار مرهم. سالها بعد، لسان الغیب، حافظ شیرازی ابعاد عمیق دیگری به طنز شاعرانه بخشید و از آن در زبان شعر خود استفاده ها برد:

با محتسب شهر بگویید که زنهار

در مجلس ما سنگ مینداز که جام است

سعدی به روایت آثارش، گاه ناصحی دردمند است که کجراهان ظلمت اندیش را به راستی و درستی می خواند و گاه منتقدی اجتماعی است که به انتقاد از زمانه بدکنش می پردازد. اگر به ناگزیر مداح شاهان روزگار بوده، تا آن جا که توانسته به حق سخن گفته و همواره مستبدان لاقید را به تفکر در مرگ و عدل و انصاف ترغیب کرده است. غم زمانه، غم دائمی و مشغله ذهنی سعدی بوده است:

غم زمانه خورم یا فراق یار کشم

به طاقتی که ندارم کدام بار کشم

زبان سعدی در انتقاد، زبانی گزیده و گزنده است. با این همه، از نزاع و صلح همواره صلح را برمی گزیند و پند پیران پارسا را خاطرنشان می کند که فاسدان را باید به صلاح و نیک رفتاری با آنان خجل کرد.

عشق سعدی، نفس پرستی نیست، بلکه او در گریز از شیطان اماره به عشق رو می کند؛ عشقی که او را از مایی و منی و به قول عارفان از “انانیت” و “نحنانیت” بر می کشد و رستن و رهایی را برای وی به ارمغان می آورد.

در افق سعدی “هر کسی را نتوان گفت که صاحبنظر است، عشق بازی دگر و نفس پرستی دگر است.” عاشق پاکباز، تعالی را در عشق می جوید و همین بهانه برایش کافی است تا جان و تن را به تمامی فدای مهر نگاه معشوق کند.شاعر، شور دیدار دارد و هر موجودی در منظر او جلوه ای از وجود حقیقت عالم است. شاعر، تاب فراق ندارد، پس به تماشای هر جلوه ای از آن جمال، از خود به در می شود و هر مشاهده ای او را از جهانی به جهانی دیگر سیر می دهد:

از در در آمدی و من از خود به در شدم

گویی از این جهان به جهان دگر شدم

سیمای معشوق در غزل سعدی در هاله ای از نورانیت و روحانیت محصور است.

اگر چه یار گاهی به صورت ملموس و در دسترس و در صورت تعینات عالم جسمانی ظاهر می شود، اما در حقیقت شاهد سعدی به صورتی مثالی در غزلهای وی ظاهر می شود و گاه پیوند با معشوق ازلی و ابدی:

دمادم حوریان از خلد رضوان می فرستندت

که ای حوری انسانی، دمی در باغ رضوان آی

سعدی از آن تنگ چشمانی نیست که فقط ناظر میوه باشد، بلکه وی به بوستان نظر دارد و همواره برای تفسیر جزء، به کل می اندیشد. او عاشق زیبایی ها و نیکویی هاست و در این عشق بیش از آن که حظ نفسانی مورد نظر وی باشد، طالب لذات روحانی است:

گفتم این بوستان روحانی

دیدن میوه چون گزیدن نیست

گفت سعدی خیال خیره مبند

سیب سیمین برای چیدن نیست

 

 

 

شیوهٔ سعدى در نثر

از سعدى سه قسم نثر باقى مانده است و ما بدان هرسه اشاره مى‌کنیم. اول: سبک متداول عصر، یعنى دنبالهٔ همان شیوه و طرز ابوالمعالى و سعدالدین و جوینی. دوم: شیوهٔ خواجه عبدالله انصاری. سوم شیوهٔ خود سعدی، و این همه در شش رسالهٔ مقدمهٔ کلیات و گلستان دیده مى‌شود، و آن رساله‌ها عبارتند از: رسالهٔ اول دیباچه‌اى که بر سفینه‌اى نوشته است، رسالهٔ دوم در مجالس پنجگانه، رسالهٔ سوم در سؤال صاحب‌دیوان، رسالهٔ چهارم در عقل و عشق، رسالهٔ پنجم در نصیحت ملوک و رسالهٔ ششم در سه رساله.

در انتساب این رسائل به شیخ جاى تردید نیست، مگر رسالهٔ ششم که مشتمل بر بعض اغراقات است و مى‌نماید که هواداران و غالیان و در حق شیخ آن را وضع کرده‌اند، اما بعضى از این رسائل نیز در غایت متنات و سختگى است و نمى‌تواند مجعول باشد و لابد تألیف مردى دانشمند از مردم آن زمان باید باشد و چون به شیخ منسوب است ناچار از او خاصه که عبارات شیرین و نمکین سعدیانه نیز گاه‌به‌گاه در آنها یافت مى‌شود، و شعرهائى که در آنها آمده و از خود نویسنده است قابل هست که از اشعار متوسط شمرده آید و غالباً نیز در ضمن کلیات آمده است.

 

 

 

 

سعدى و نثر فارسى

نثر فارسى دو جریان داشته است، یکى نثر مُرسَل و ساده که از قرن چهارم تا امروز در مسیر گردش تطور باز نمانده و حرکت کرده است، دیگر نثر فنى که از قرن ششم گاه‌به‌گاه توقفى در آن روى مى‌داده و قدرى از حرکتش باز مى‌داشته است و بار دیگر به راه مى‌افتاده.

هر نویسندهٔ پارسى‌زبان در هر عصر و زمان مختار بوده و هست که هر سبک و شیوه‌اى که خود بپسندد اختیار کند، یا راه ساده‌نویسى را پیش گیرد، یا از پى صنعت و تفنن برود، چه دیدیم که در یک زمان فى‌المثل و صاف‌الحضره تاریخى نوشته است با آن تکلفات، و در همان زمان معاصران او مانند خواجه رشیدالدین و دیگران تاریخ‌هائى ساده نوشته‌اند، اما هرکدام از این دو مرد نویسنده باز از حدود سبک و شیوهٔ زمان خود که به حکم تطور به‌وجود آمده بود بیرون نرفته‌اند

سعدى دو کار کرده است یکى آنکه از حدود نثر معاصر بیرون رفته است و بار دیگر اعجاز ایجاز قدیم را نشان داده و پاره‌اى از لغات و افعال و ادوات کهنه را که از میان رفته بود از نو به‌کار انداخته، و مقامه‌نویسى را که در ایران رونق نگرفته و بعد از قاضى حمیدالدین کسى به فکر مقامه‌نویسى نیفتاده بود نیز ساخته و معایب مقامات حمیدى را که پیش از این اشاره کرده‌ایم مرتفع نموده است. دوم ابتکارها و اختراع‌هائى است که سعدى از خود بروز داده است و ما به جزئیات آنها آشنا مى‌باشیم از قبیل آنکه از تعداد موازنه‌ها و مزدوجات و سجع‌ها کاسته و جمله‌ها و الفاظ مترادف کمتر آورده است بر استشهادات شعرى افزوده، و در استدلالات قرآنیه و آوردن عبارات تازى و شعر تازى نسبت به معاصران خود کمتر علاقه نشان داده است و در روانى عبارات و بلاغت و فصاحت گفتار بیشتر سعى داشته است تا آرایش آن، و در حقیقت نثر ساده را با پیرایه‌اى مختصر از صنعت و شعر به این پایه و مایه بالا برده و شیوهٔ نو که مى‌توان آن را شعر منثور نام داد به‌وجود آورده است

سعدى به سبب شعر منثور خود اثرى اجتماعى در عالم نثر پدیدار کرده است یعنى سیر و حرکت تطور نثر هیچ‌وقت متوقف نگردیده بود و جریان این رودخانه به‌سوى نشیب بر قرار طبیعى دوام داشت لیکن سعدى کارى کرد که در این سیر و حرکت توقف و آرامشى پیدا آمد، این‌طور که جریان به حال طبیعى راه افتاده و به‌سوى نشیب راه مى‌پیماید و باردیگر به‌سوى بالا باز مى‌گردد، و این حالت که به حال دوران شبیه‌تر از جریان است گردابى به‌وجود آورد که مانع از موجود شدن سبک و شیوه‌هاى تازهٔ نثر فنى گردید و در واقع سعدى و گلستان او نثر را از تطور طبیعى باز داشت و هر قدر بعد از سعدى در نثر فنى تفنن به خرج دادن به پایهٔ گلستان نرسید

البته محتاج به توضیح نیست که این حالت مربوط به نثر فنى است نه نثر مرسل و روان که در کتب علمى سابقه داشته و بعدها از زمان سعدى به بعد در کتب تاریخى نیز از آن پیروى شده است چه نثر آزاد و ساده سیر طبیعى خود را از کف نداده است.

 

 

 

سجایای اخلاقی سعدی

از جمله سجایای اخلاقی سعدی که آن را در کمتر شاعر و نویسنده‏ای می‏توان یافت، شهامت او در بیان حقایق و لحن عتاب‏آمیزش در برابر حاکمان و قدرتمندان زمان و دنیاداران از خدابی‏خبر و زاهد نماهای بی‏بصر است. هر چند در میان آثار او قصایدی که به سنت‏شاعران ستایشگر سروده شده است، اندک نیست، اما تفاوت این مدایح با سایر آثار مشابه در این است که سعدی به رغم دیگر گویندگان مداح متملق، بجای چاپلوسی و مبالغه در اوصاف ممدوح، غالبا به عنوان ناصحی دلسوز و بیم‏دهنده، صاحبان زر و زور و تزویر را به بی‏ثباتی دنیا و زوال پذیری قدرتهای مادی و بدفرجامی ستمگران متوجه می‏کند و با تازیانه هوشیاری بخش ملامت و نصیحت، به تادیب ممدوحان خویش می‏پردازد و به دینداری و خداپرستی و عدالت و نیکوکاری دعوتشان می‏کند. ایمان مذهبی و اعتقاد راسخ سعدی به مبانی دینی از قصاید غرا در توحید و اشعاری که در بزرگداشت نبی‏اکرم‏صلی الله علیه وآله سروده است، بروشنی پیداست. او در عالم عشق‏ورزی به “عشق محمد و آل محمد” بسنده می‏کند سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی عشق محمدصلی الله علیه وآله بس است و آل محمدصلی الله علیه وآله (۱) نیل به رستگاری و صفا را در پیروی از طریق پیامبر اسلام‏صلی الله علیه وآله می‏داند، چنان که گفته است: مپندار سعدی که راه صفا توان رفت جز از پی مصطفا (۲) سعدی به خلق جهان که همه یکسره نهال خدایند، مهر می‏ورزد. او مبشر صلح و بشردوستی است. در چشم انداز جهان‏آرمانی او، بنی آدم اعضای یک پیکر و در آفرینش از یک گوهرند و چون کرامت انسانی و آزادی او در نظرش اهمیت فراوان دارد، غایت آرزویش تفاهم میان ملتها و از بین رفتن خصومتها و کدورتها است و در این عرصه با احساس مسؤولیت و غمخواری نسبت‏به ناتوانان، خطاب به مصلحان و خیراندیشان، چنین سفارش می‏کند: تو کز محنت دیگران بی‏غمی نشاید که نامت نهند آدمی صرف‏نظر از مقام والای سعدی در هنر شاعری و نویسندگی که “حد همین است‏سخنرانی و زیبایی را” اندیشه‏های بلند و عواطف لطیف و انسانی این متفکر بزرگ، آن اندازه در قلمرو زبان و ادبیات فارسی و آثار شاعران ایرانی و غیر ایرانی نفوذ کرده است که نام وی را در زمره درخشانترین چهره‏های ادبی جهان ثبت نموده و روشناییهای آثارش را چراغی فراراه نسلهای آینده قرار داده است.

مضامین اشعار سعدی:

  • خداپرستی و خضوع
  • ستایش شایستگان
  • بشر دوستی و شفقت به همنوع
  • گرامیداشت عقل، علم و عمل
  • عفت گرایی و نفس کشی
  • آزادگی و علو اندیشه
  • استبداد ستیزی و مبارزه با ستم و ستمگر
  • تفسیر زندگی ویا رمز و رازهایی از حکمت عملی

آرامگاه سعدى

آرامگاه سعدى در شمال شرقى شیراز، در دامنهٔ کوهى به نام پهند قرار دارد. مى‌گویند پس از وفات سعدى در سال ۶۹۱ هـ.ق، او را در خانقاه خودش که در همین محل بود، دفن کردند.

آرامگاه سعدى در قرن‌هاى پیش چندین بار به دست تعمیر سپرده شد. در زمان کریم‌خان زند، در آرامگاه سعدى نیز تعمیراتى اساسى صورت گرفت و دو اتاق بزرگ در دو طرف و ایوان و پله و طاق‌نما و غرفه‌هاى کوچک در وسط ساخته شد. بعدها توسط مرحوم فتحعلى خان صاحب دیوانو مرحوم حبیب‌الله خان قوام‌الملک اصلاحاتى در این بنا صورت گرفت. این بنا که نیاز بسیار به تعمیر داشت، تا سال ۱۳۲۷ شمسى بر جاى بود

ساختمان جدید آرامگاه سعدى که اقتباسى از کاخ چهل ستون اصفهان است، با نگاهى به معمارى جدید، در سال ۱۳۳۱ به پایان رسید. در این بنا ایوانى با ستون‌هاى چهار ضلعى بلند از بتون مسلح با روکارى سنگ است، با تزیینات کاشى‌کارى در جلوى بقعه واقع شده و گنبد کاشى فیروزه بر فراز بقعه، جلوه‌اى خاص دارد.

سنگ‌هاى رنگین و زیبا که با ظرافت حجارى و صیقلى شده، براى پایه‌ها و ستون‌ها به کار رفته و کاشى‌هاى فیروزه‌فام بر زیبایى آن‌ها افزوده است.

مساحت محوطهٔ سعدى بیش از ده هزار متر مربع است. از این میان زیربناى ساختمان آرامگاه ۲۶۱ متر مربع وسعت دارد و بقیه را باغ در برمى‌گیرد. در زیر محوطه، چشمهٔ آب زلالى موسوم به حوض ماهى روان است. توسط پلکانى که در خارج از ایوان قرار دارد، مى‌توان به داخل این محوطه راه یافت

قطعات کتیبه‌اى سنگى متعلق به سردر بناى قدیمى که بر آن ابیاتى ار سعدى به خط ثلث عالى نوشته شده در آرامگاه محفوظ است. این کتیبه ضمن ساخت و سازها از زیر خاک بیرون آمد.بر روى در ورودى باغ این بیت به چشم مى‌خورد:

زخاک سعدى شیراز بوى عشق آید

 

 

هزار سال پى از مرگ او گرش بویى

 

در داخل آرامگاه هفت کتیبه از بهترین فطعات گلستان و بوستان، طیبات و بدایع و قصاید شیخ، به خط زیبا توسط استاد بوذری نوشته شده است. در کتیبهٔ طاق‌نماى جنوب غربی، حکایتى از گلستان بر کاشى لاجوردى به خط نستعلیق نوشته شده است.

در انتهاى ایوان، درست قرینهٔ آرامگاه سعدی، آرامگاه شاعر فقید،فصیح‌الملک شوریده قرار دارد.

ما حصل سخن

باری، ستایش سخن سعدی بشایستگی صورت‏پذیر نیست و برای درک زیبایی آن و عمق تفکر و اندیشه‏ناب وی، جز این که به ذوق خوانندگان عزیز احاله شود کاری نمی‏توان کرد. کلمات قصارش را همه به یاد داریم و از آن مهمتر عبارات قابل تاملی است که از آن محکمتر، موجزتر، و پرمعنی‏تر کمتر شنیده‏ایم، می‏فرماید:”طایفه دزدان عرب بر سر کوهی نشسته بودند و منفذ کاروان بسته و رعیت‏بلدان از مکاید ایشان مرعوب و لشکر سلطان مغلوب، لاجرم دشمنی صعب روی نمود همه پشت‏بدادند.” و یا می‏فرماید: “پادشاهی به دیده حقارت در طایفه درویشان نظر کردی یکی از آن میان به فراست دریافت و گفت: ای ملک، ما در این دنیا به جیش از تو کمتریم و به عیش از تو خوشتر و به مرگ برابر و به قیامت‏بهتر”. و یا می‏فرماید: “ای پدر، فواید سفر بسیار است، از نزهت‏خاطر و جر منافع و دیدن عجائب و شنیدن غرائب و تفرج بلدان و محاورت خلان و تحصیل جاه و ادب و مزید مال و مکتسب و معرفت‏یاران و تجربت روزگاران…”. با این همه اعجاب که در زیبایی سخنانش احساس می‏کنیم لطف معانی‏اش اگر از آن بیش نباشد کمتر نیست و درباره او با اطمینان می‏توان گفت از معدود سخن‏سرایانی است که به هیچ وجه لفاظی و فضل‏فروشی نکرده و سخنی بی‏مورد نگفته است کمتر برای “اظهار افکار متعالی و معانی لطیف‏”. گلستان و بوستانش یک دوره کامل حکمت عملی است. علم سیاست و اخلاق و تدبیر منزل را جوهر کشیده و در این دو کتاب به دلکش‏ترین عبارات درآورده است. در عین این که در نهایت‏سنگینی و متانت است از مزاح و طیب هم خالی نیست و چنان که خود می‏فرماید: “داروی تلخ نصیحت‏به شهد ظرافت‏برآمیخته تا طبع ملول از دولت قبول محروم نماند” و انصاف این است که بوستان و گلستان را چه مکرر بخوانند ملالی به خواننده هوشیار و صاحبدل دست نمی‏دهد. هیچ کس به اندازه سعدی پادشاهان و صاحبان اقتدار را به حسن سیاست و دادگری و رعیت‏پروری دعوت نکرده و ضرورت این امر را مانند او روشن و مبرهن نساخته است. از سایر نکات کشورداری نیز غفلت نورزیده و مردم دیگر را هم از هر صنف و طبقه، از امیر و وزیر و لشکری و کشوری، زبردست و زیردست و توانا و ناتوان، درویش و توانگر و زاهد و دین‏پرور و عارف و کاسب و تاجر و عاشق و رند و مست و آخرت‏دوست و دنیاپرست، همه را به وظایف خودشان آگاه کرده دقیقه‏ای از مصالح و مفاسد را فرونگذاشته است. از خصایص شگفت‏انگیز سعدی دلیری و شهامت در حقیقت‏گویی او است. در دوره ترکتازی مغول و جباران دست نشانده ایشان که از امارت و ریاست جز کامجویی و هوسرانی تصوری نداشتند و هیچ چیز را مانع و رادع اجرای مقاصد خود نمی‏انگاشتند با آن خشم‏آوران آتش مزاج، حقایق را شیخ ما، آشکارا به نظم و نثر فریاد کرده است، چنان که در هیچ عصری کسی به این صراحت‏سخن نگفته است و عجب‏تر این که در همان هنگام تنها به صاحبان اقتدار نپرداخته بلکه از تشریح احوال زاهد و عابد ریایی و قاضی فاسد و صوفی دنیادار و پوچی عبادتها و ریاضتهای ناصادقانه و ریایی و غیرخدایی خودداری نکرده است و عجب بصیرتی به احوال مردم و طبایع و افکار ایشان و اوضاع جهان و جریان کار روزگار دارد و با چه زبردستی در این امور نکته‏سنجی می‏کند و چگونه در هر باب رای صواب را می‏یابد، گویی او مصداق همان هنرمند خردپیشه است که به قول او در این روزگار دوبار عمر کرده و تجربه آموخته و اینک تجربه را به کار می‏برد. وجود سعدی سرشته از عشق است و محبت، همه مطالب را به بهترین وجه ادا می‏کند اما چون به عشق می‏رسد شور دیگر می‏یابد. هیچ کس عالم عشق را به مانند سعدی درک و بیان ننموده است. عشق سعدی بازیچه و هوی وهوس نیست، عشقی پاک و تمام است که عشقبازش در طلب معشوق از خود می‏گذرد و خود را برای او می‏خواهد نه او را برای خود، عشق او از مخلوق آغاز می‏شود اما سرانجام به خالق می‏رسد: به جهان خرم از آنم که جهان خرم ازوست عاشقم بر همه عالم که همه عالم ازوست به حلاوت بخورم زهر که شاهد ساقی‏است به ارادت ببرم درد که درمان هم ازوست پادشاهی و گدایی بر ما یکسان است که برین در همه را پشت عبادت خم ازوست.

 

 

 

 


قیمت : تومان

مشاهده و خرید فایل

متن اموزشی درموردآموزش ارسال گیف در استوری اینستاگرام (GIF)

#اینستاگرام در جدیدترین آپدیت خود قابلیت #ارسال_گیف در استوری را ارائه کرده بود، اما بسیاری از کاربران با نحوه ارسال و استفاده از آن ها در استوری خود آشنایی ندارند. در این مقاله قصد داریم به آموزش نحوه ارسال گیف در #استوری_اینستاگرام (GIF) بپردازیم. با موبایل کمک همراه باشید.

مقدمه‌ای در رابطه با #ارسال_گیف در استوری اینستاگرام (#GIF)

فایل های #گیف یا# GIF تصاویر متحرک و بی صدایی هستند که این روزها استفاده از آن ها در برنامه های پیام رسان مختلف مثل تلگرام خیلی رایج شده است. تصاویر متحرک گیف به دلیل حجم پایینی که دارند برای ارسال ویدئوهای کوتاه بسیار مناسب هستند. اینستاگرام هم با درک محبوبیت #گیف ها (GIF) چندی پیش قابلیت اضافه کردن گیف به استوری کاربران را ارائه کرد، اما متاسفانه خیلی از کاربران با نحوه انجام این کار آشنا نیستند.

بنابراین تصمیم رفتیم مقاله‌ای اختصاصی تدوین کرده و به موجب نحوه ارسال گیف در استوری اینستاگرام (GIF) را برای شما عزیزان شرح دهیم. چنانچه در رابطه با هر یک از مراحل شرح داده شده سوالی داشتید، می‌توانید ضمن تماس با کارشناسان واحد پشتیبانی موبایل کمک از آن ها راهنمایی دقیق تری بخواهید. با ما همراه باشید.

آموزش ارسال گیف در استوری اینستاگرام (GIF)

به منظور اضافه کردن یا ارسال گیف در استوری اینستاگرام (GIF) باید مراحل زیر را به ترتیب طی کنید:

آموزش ارسال گیف در استوری اینستاگرام (GIF)

  • وارد اپلیکیشن اینستاگرام شوید و مثل همیشه اقدام به ارسال یک استوری کنید. بدین منظور آیکون دوربین گوشه سمت چپ و بالای صفحه را لمس و عکس مورد نظرتان را ضبط کنید.
  • آیکون “استیکر” موجود در گوشه سمت راست و بالای صفحه را لمس کنید. این آیکون در عکس فوق و سمت چپ نشان داده شده است.
  • حال گزینه GIF را انتخاب نمایید.

آموزش ارسال گیف در استوری اینستاگرام (GIF)

مشاهده خواهید کرد که قابلیت جستجوی فایل گیف نمایان می‌شود. هر موضوعی که به دنبال آن هستید را تایپ نمایید تا تصاویر متحرک یا گیف مرتبط با آن نمایان شوند. برای مثال با تایپ کلمه “Love” تصاویر متحرک یا گیف های عاشقانه نمایان می‌شوند. به همین سادگی قادر به ارسال گیف در استوری اینستاگرام (GIF) خواهید بود.

حتما بخوانید:  آموزش ارسال نظرسنجی در استوری اینستاگرام (Poll)

جمع‌بندی

همانطور که مشاهده کردید در این مقاله به آموزش تصویری نحوه ارسال گیف در استوری اینستاگرام (GIF) پرداختیم. چنانچه در رابطه با هر یک از مراحل شرح داده شده سوالی داشتید، می‌توانید ضمن تماس با کارشناسان واحد پشتیبانی موبایل کمک از آن ها راهنمایی دقیق تری بخواهید.


قیمت : تومان

مشاهده و خرید فایل

متن آموزشی درموردرپورتاژ آگهی بهترین روش بازاریابی محتوا

رپورتاژ آگهی بهترین روش بازاریابی محتوا
رپورتاژ آگهی بهترین روش بازاریابی محتوا

#رپورتاژ آگهی#رپورتاژر# آگهی#ساخت_رپورتاژ_ آگهی

امروز دیجیتال مارکتینگ بسیار پیچیده تر از قبل شده است و تنها برندهایی میتوانند پیشرو باشند که در تولید محتوا خلاقیت داشته باشند و در بازاریابی محتوا نیز از تکنیک‌ های جدید و تاثیرگذار استفاده کنند.

رپورتاژ آگهی بهترین مدل بازاریابی محتوا

انتشار رپورتاژ آگهی در قالب کمپین‌های ویرلن، بهترین تکنیک بازاریابی محتوا و سئو در ایران است.

تحقیقات موسسه های بازاریابی محتوا نشان میدهد که در سال جاری درصد قابل توجهی از بازاریابان b2c  قصد دارند از طریق ویرلن، رپورتاژ آگهی بیشتری نسبت به سال گذشته در خبرگزاری های پربازدید منتشر کنند.

خوشبختانه، روند جدیدی در شرکت ویرلن در حال ظهور است که میتواند به بازاریابان محتوا کمک کند که محتوای بیشتری را بدون ایجاد هزینه های زیاد تولید و منتشر کنند. این یک روند “بازاریابی چابک” است، و اگر به درستی استفاده شود، به تیم بازاریابی شما کمک می کند تا در زمان کمتر، در برندینگ و سئو سایت به بهترین نتیجه دست پیدا کنید.

هدف اول کمپین‌های رپورتاژ ویرلن این است که به مخاطبان کمک کند دید جدیدی نسبت به برند شما پیدا کنند. در عین حال ویرلن با تولید محتوای هدفمند، بصورت هوشمندانه کاربران را برای خرید کالا یا خدمات شما تشویق می‌کند.

تعریف ویرلن از بازاریابی محتوا : متمرکز در تولید محتوای ارزشمند و انتشار پیوسته رپورتاژ در رسانه های پربازدید” .

چرا تولید محتوا و انتشار رپورتاژ با یک روند ثابت در طول سال مهم است؟

 انتشار پیوسته محتوا در قالب رپورتاژ ، همیشه برنده می شود

میتوان استدلال کرد که اگر شما یک برنامه تولید محتوا و انتشار رپورتاژ بصورت ثابت نداشته باشید، اصلاً از بازاریابی محتوا بهره مند نمی‌شوید!

مخاطبان برند شما انتظار دارند که در طول زمان به طور پیوسته با آنها ارتباط برقرار کنید. آنها علاقه مند به دریافت اطلاعات به روز هستند. اما فراتر از این پارامترهای اساسی، آمار نشان میدهد که برند‌هایی که به صورت منظم رپورتاژ منتشر میکنند، نتایج بهتری هم دریافت می کنند.

پیوسته بودن کمپین‌های رپورتاژ، پنج مزیت مهم را ارائه می دهد:

محتوای پیوسته، اعتبار و قدرت ایجاد می کند

اگر سازمان شما محتوای با کیفیت بالا را در هر هفته برای چندین سال منتشر کرده باشد، واضح است که شما یک رهبر در صنعت خود هستید. زیرا درواقع شما به طور خودکار همیشه در دید کاربران هستید و شانس بیشتری برای حفظ مخاطبان خواهید داشت.

محتوای پیوسته، آگاهی تجاری ایجاد می کند

انتشار های پیوسته رپورتاژ ، نام تجاری شما را به طور مرتب ( با کمترین هزینه) جلوی چشمان مخاطبین تان قرار می دهد، بنابراین احتمال آنکه زمان خرید شما را به یاد آورند بیشتر خواهد شد.

محتوای پیوسته، مخاطب را درگیر می کند

پیوستگی باعث وفاداری می شود، زیرا به شما کمک می کند تا بخشی از زندگی روزانه مخاطبان تان شوید. البته تولید محتوای جذاب برای رپورتاژ حتی از ایجاد برنامه منظم انتشار نیز سخت‌تر است، بنابراین اگر موفق شوید، این یک پیروزی بسیار بزرگ است.

توجه داشته باشید که برخلاف سایر روش های تبلیغات اینترنتی، محتوای رپورتاژ به این منظور ایجاد می شود که برای خواننده یا مشاهده کننده ی آن ارزشی ایجاد کند، بعلاوه می تواند یک نوع آگهی طولانی مدت برای یک محصول یا خدمت باشد .

با این حال، جنبه “تبلیغ” باید اولویت دوم باشد یعنی ابتدا باید به “ارزش” محتوا توجه کرد.

 محتوای پیوسته، طرفداران برند شما را بیشتر میکند generate leads

رپورتاژ خبری در حال حاظر یکی از روش‌های مقرون به صرفه ایجاد محبوبیت برند و افزایش مخاطبان است، بنابراین اگر شما بتوانید برند خود را بیشتر در دید قرار دهید، فرصت بیشتری برای جمع آوری طرفدار خواهید داشت.

بنابراین کمپین‌های بازاریابی محتوا از طریق رپورتاژ یک برنامه کوتاه مدت نیست، بلکه یک استراتژی دراز مدت برای جذب، تبدیل و حفظ مشتریاناست.

 سئوی سایت- رپورتاژ آگهی بهترین روش بازاریابی محتوا

رپورتاژ موثر ترین تکنیک سئو سایت SEO

موتور جستجوی گوگل به طور فزاینده ای به سایت هایی که از محتوایی با کیفیت (که در خبرگزاری های پربازدید منتشر شده است) لینک فالو دریافت میکنند رتبه بهتری میدهد. که این تنها به  کمک کمپین های رپورتاژ آگهی میسر میشود.

بنابراین انتشار رپورتاژ با محتوای خوب در سایت های پربازدید، بهترین تکنیک سئو سایت است و به طور مرتب می‌تواند به صعود سایت شما در رتبه بندی نتایج گوگل کمک کند.

نکات مهم در تولید محتوای رپورتاژ با هدف بازاریابی محتوا و سئو؛

  • بهترین سایت ها را با توجه به مخاطب، اعتبار سایت و اتوریتی دامین انتخاب کنید
  • محتوا را با توجه به نوع مخاطبان بصورت هدفمند تهیه کنید تا افراد بالقوه به شما توجه کنند
  • مهمترین کلمات کلیدی را به صفحات مرتبط سایت خود بک لینک دهید
  • مطالب را به کمک ویرلن در بهترین زمان منتشر کنید

رپورتاژ آگهی برای افزایش فروش

رپورتاژ آگهی امروز یکی از بهترین راهکارها برای معرفی محصولات و خدمات جدید است و اگر در تولید محتوای رپورتاژ آگهی بتوانید استاندارد های جدید را رعایت کنید ، میتوانید از این تکنیک برای افزایش فروش با کمترین هزینه استفاده کنید.

البته وبمستران و سئوکارها اغلب رپورتاژ را بدلیل تاثیر فوق العاده ای که برای سئو سایت دارد میشناسند اما درواقع امروز این روش جایگاه بسیار مهمی به عنوان راهکار افزایش فروش پیدا کرده است.

هدف نهایی بازاریابی محتوا از طریق رپورتاژ، رشد کسب و کار شماست

محتوای رپورتاژ باید به گونه ای نوشته شود که مخاطب را کنجکاو کند بر روی هایپر لینک ها کلیک کند، تا وب‌سایت برند شما را بیشتر بررسی کند. سپس طراحی و محتوای سایت باید به  گونه ای باشد که مخاطبان را به خرید خدمات و محصولات شما تشویق کند.

اما باید بدانید اگر محتوای شما محصول تان را برای حل مشکل افراد نمایان نمی کند،پس تلاش های بازاریابی محتوا شمای کافی نبوده است.

هدف از استراتژی بازاریابی محتوا بوسیله رپورتاژ ایجاد مزیت رقابتی و ایجاد ارزش بیشتر برای مشتریان است یعنی چیزی بیشتر از آنچه رقبا قادر به انجام آن هستند.

تولید محتوا بر اساس سفر مشتری

آیا قبلا عبارت Content mapping را شنیده اید؟

نحوه تولید محتوا براساس استراتژی بازاریابی محتوا به شدت مهم است. تولید محتوای حرفه ای یعنی به اندازه ای مخاطبان را درک کنید که بتوانید برای هر مرحله از سفرشان، محتوایی ایجاد کنید تا مشتری را به خرید هدایت کند.

بنابراین اگر موفق شدید که مخاطبان را به سایت خود جذب کنید، به فروش یک مرحله نزدیک تر شده اید. در نتیجه کاربران وب سایت شما را بررسی می کنند، سپس در مورد محصولات شما فکر می کنند و در نهایت خرید می کنند.

شرکت دیجیتال مارکتینگ ویرلن همراه شماست تا از تمام پتانسیل‌های رپورتاژ آگهی برای بازاریابی محتوا و سئو SEO بهره‌ مند شوید و در برندینگاز رقبا پیشی بگیرید.


قیمت : تومان

مشاهده و خرید فایل

متن آموزشی درموردقلب و ساختار وعملکر آن


متن آموزشی درموردقلب و ساختار وعملکر آن

#قلب#ساختار_قلب#عملکرد_قلب#سکته_قلبی

بنام خدا

مقدمه:

ستایش ویژه خداوندی است که عزت بخش و نعمت گستر است، و درود و سلام بر پیامبرش محمد(ص) ، سرور خلایق و خاندان او که ستونهای دین اند ، و نیز بر اصحاب ارجمند و برگزیده او باد .

شریانهای کرونری (اکلیلی) قلب، رگهای کوچکی هستند که به عض

قلب
قلب

له قلب خونرسانی می‌کنند و باعث رساندن اکسیژن و مواد غذایی به این عضلات می‌شوند تا این عضلات بتوانند به خوبی کار خود را انجام دهند.

بیماری شریانهای کرونری(CHD) در طی چندین سال ایجاد می‌شود و می‌تواند منجر به بروز آنژین قلبی، سکته قلبی و مرگ ناگهانی شود.

اکثر افراد، در اطراف خود کسانی را می‌شناسند که دچار سکته قلبی شده‌اند و بعضی از آنها هیچگونه علامتی از قبل نداشته‌اند. بیماری کرونری قلب در طی ۵۰ سال گذشته شیوع بیشتری پیدا کرده است. برای توصیف و شرح بیماری کرونری قلب و اثرات آن بر روی قلب، از اصطلاحات مختلفی استفاده می‌شود. این اصطلاحات عبارتند از: بیماری ایسکمیک قلب، ترومبوز کرونری، آنفارکتوس میوکارد (MI) و سکته قلبی.

قلب


بیماری کرونری قلب میتواند باعث انواع مختلفی از مشکلات شود که تمام این مشکلات به علت عدم اکسیژن رسانی کافی به عضله قلب  ایجاد می‌شوند. شایع‌ترین این مشکلات عبارتند از:

  • آنژین: درد سینه در هنگام انجام فعالیت ایجاد می‌گردد. هر گونه فعالیتی می‌تواند باعث بروز این درد سینه (آنژین) شود. وقتی فرد استراحت می‌کند، این درد سینه بهبود می‌یابد.
  • سکته قلبی : درد شدید سینه که بر اثر مرگ یک قسمت از عضله قلب در هنگامی که خونرسانی به آن قسمت به طور کامل متوقف شده است،‌در سکته قلبی رخ می‌دهد.
  • نارسایی قلبی : تنگی نفس و ورم کردن مچ پاها به علت عدم تلمبه کردن مناسب قلب نارسایی قلب ایجاد می‌شود.
  • نامنظم شدن ریتم قلب (آریتمی) : بی نظمی در ضربانهای قلب می‌تواند سبب تنگی نفس و طپش قلب شود.

بیماری کرونری، تنها بیماری‌ای نیست که باعث گرفتار شدن قلب می‌شود، اما مهم‌ترین بیماری‌ای است که قلب را دچار مشکل می‌سازد. سایر مشکلات قلب عبارتند از:

قلب
قلب
  • بیماریهای مادرزادی قلب : غیر طبیعی بودن شکل قلب که از لحظه تولد در کودک وجود دارد.
  • کاردیومیوپاتیها : بیماری‌های هستند که عضلات قلب را دچار مشکل می‌سازند.
  • بیماریهای دریچهای قلب: اختلال در هر یک از چهار دریچه‌ای که در قلب وجود دارد می‌تواند منجر به مشکلاتی گردد که به آنها بیماریهای دریچه‌ای قلب گفته می‌شود.

در پایان مقدمه جا دارد از تمام کسانی مرا در در اجرای این  پروژه یاری کردند تشکر و قدردانی کنم .

امیدوارم که این پروژه مورد قبول دبیر بسیارخوبم آقای خطابی واقع گردد.


بخش اول:

چه کسانی دچار بیماری‌های قلبی می‌شوند؟

تعداد افرادی که به بیماری کرونری قلب دچار هستند در کشورهای مختلف، فرق می‌کند. این بیماری در کشورهای پیشرفته اروپایی، آمریکایی و استرالیا از شیوع زیادی برخوردار است اما در کشورهای عقب مانده جهان سوم، تعداد افراد مبتلا به بیماری کرونری قلب بسیار کمتر می‌باشد. به نظر می‌‌رسد که این وضعیت به علت نحوه زندگی این افراد ایجاد می‌شود به طوری که افرادی که از کشورهای عقب مانده جهان سوم به کشورهای پیشرفته مهاجرت می‌کنند نسبت به سایر افراد کشور قبلی خود ، بیشتر دچار بیماری کرونری قلب می‌شوند. برای مثال، هندیهایی که به انگلستان مهاجرت کرده‌اند بیشتر به بیماری کرونری قلب مبتلا می‌شوند.

گرچه توصیفاتی از بیماری کرونری قلب در گذشته‌های دور توسط پزشکان بیان می‌شد، اما تا بعد از جنگ جهانی دوم، به عنوان یک بیماری شایع مطرح نبود. بعد از جنگ جهانی دوم، میزان بیماری کرونری قلب بخصوص در مردان جوان افزایش یافت.

بیماری کرونری قلب از مجموع تمام انواع سرطان‌ها شیوع بیشتری دارد. این بیماری در افراد مسن بیشتر است و در مردها نیز چهار برابر زن‌ها شیوع دارد در مردان جوان، بعد از تصادفات، بالاترین علت مرگ، بیماری کرونری قلب می‌باشد. سوالی که اینجا پیش می آید این است که چرا بیماری کرونری   قلب این قدر در کشورهای پیشرفته شایع می‌باشد؟ هیچ کسی به طور مطمئن علت این موضوع را نمی‌داند. اما رژیم غذایی، استعمال دخانیات، عدم تحرک کافی و …  به نظر می‌رسد که از عوامل مهم شیوع زیاد این بیماری در جوامع غربی باشد.


درمان های جدید:

در طی ۱۰ سال گذشته، پیشرفتهای زیادی در درمان بیماری کرونری قلب پدید آمده است.

داروهای جدیدی مثل داروهای از بین برنده لخته خون که بعد از سکته قلبی استفاده می‌شود ساخته شده است. همچنین داروهای خوبی برای آنژین و پایین آوردن کلسترول خون بوجود آمده است و نیز مطالب بیشتری در مورد داروهای قدیمی مثل بتابلوکرها و آسپرین کشف شده است. این داروها نه تنها می‌توانند برای تسکین علایمی مثل درد استفاده شوند بلکه باعث بهبود تغییرات بیماری نیز می‌شوند.

با این حال، بزرگترین پیشرفت، در جراحی قلب و آنژیوپلاستی ایجاد شده است. جراحی بای‌پس (CABG یا پیوند بای‌پس شریان کرونری) می تواند باعث تغییر در زندگی بیماران دچار آنژین قلبی شده و در بعضی موارد همچنین موجب کاهش خطر ایجاد سکته‌های قلبی بعدی می‌گردد. آنژیوپلاستی روشی است که با استفاده از یک بالون (بادکنک) کوچک، رگهای باریک شده و یا مسدود شده، گشادتر می‌‌گردند. این روش می‌تواند بسیار مؤثر باشد. بخصوص امروزه که از استنت‌های سیمی باریک برای باز باقی ماندن شریانهااستفاده می‌گردد.


بخش دوم:

قلب چگونه کار می‌کند؟

قلب یک تلمبه عضلانی است که در سینه قرار دارد و بطور مداوم در حال کارکردن و تلمبه زدن است. قلب بطور شبانه روزی خون را به سرتاسر بدن تلمبه می‌کند در حدود ۰۰۰/۱۰۰ بار در روز قلب ضربان می‌کند. برای اینکه قلب بتواند این کار سنگین را انجام دهد، نیاز دارد که توسط شریانهای کرونری، به عضله خودش هم خونرسانی مناسبی صورت پذیرد.

عملکرد اصلی قلب، تلمبه کردن خون قرمز و روشن که حاوی مقادیر زیادی اکسیژن و مواد غذایی است از طریق شریانهای بزرگ به سرتاسر بدن می‌باشد. وقتی اکسیژن این خون توسط بافتها برداشته شد ، وریدها خون فاقد اکسیژن کافی را که به رنگ تیره‌تری در آمده است را دوباره به قلب بر می‌گردانند.

قلب  دارای دو قسمت می‌باشد که هر قسمت آن به صورت یک تلمبه جداگانه عمل می‌کند. هر یک از این قسمتها نیز به دو بخش تقسیم می‌شود. بنابراین قلب کلاً دارای چهار حفره می‌باشد. حفره‌های بالایی را که اصطلاحاً دهلیز می‌نامند، به صورت جمع کننده خون ورودی به قلب عمل می‌کنند و حفره‌های پایینی که به آنها «بطن» گفته می‌شود، با انقباض خود باعث می‌شوند که خون از قلب به بیرون تلمبه شود. قسمت راست قلب، خونهایی را که از وریدهای تمام  بدن می‌آید را گرفته و به سمت ریه‌ها تلمبه می‌کند تا اکسیژن ریه‌ها بتوانند وارد این خون شوند. قسمت چپ قلب، خونی را که از ریه‌ها خارج می شود را گرفته و سپس آن را به تمام قسمتهای بدن می‌فرستد تا نیازهای اکسیژن آنها را برطرف نماید.

برای اینکه خون به همه اعضاء و عضلات بدن برسد، باید با فشار زیادی تلمبه گردد. وقتی یک شریان بریده شود مشاهده می‌شود که خون با چه فشاری به بیرون فواره می‌زند. برای اینکه این تلمبه زدن با قدرت کافی انجام شود، عضلات قلب باید خیلی قوی باشند و هیچگاه مثل سایر عضلات ( مثلاً عضلات پاها) دچار خستگی نگردند . بنابراین، عضلات قلب نیاز دارند که خودشان به خوبی خونرسانی شوند و اکسیژن و مواد غذایی به اندازه کافی به آنها رسانده شود. این خونرسانی عضلات قلب، توسط شریانهای کرونری و شاخه‌های آنها صورت می‌پذیرد.

قلب


شریانهای کرونری:

شریانهای کرونری از آئورت بیرون می‌آیند. آئورت، شریان اصلی بدن می‌باشد که از بطن چپ، خون را خارج می‌سازد. شریانهای کرونری از ابتدای آئورت منشاء گرفته و بنابراین اولین شریانهایی هستند که خون حاوی اکسیژن زیاد را دریافت می‌دارند. دو شریان کرونری (چپ و راست) نسبتاً کوچک بودن و هر کدام فقط ۳ یا ۴ میلیمتر قطر دارند.

این شریانهای کرونری از روی سطح قلب عبور کرده و در پشت قلب به یکدیگر متصل می‌شوند و تقریباً یک مسیر دایره‌ای را ایجاد می‌کنند. و قتی چنین الگویی از رگهای خونی قلب توسط پزشکان قدیم دیده شد، آنها فکر کردند که این شکل شبیه تاج می‌باشد به همین دلیل کلمه لاتین «شریانهای کرونری» (Coronary) را به آن دادند که امروزه نیز از این کلمه استفاده می‌شود.

از آنجایی که شریانهای کرونری قلب از اهمیت زیادی برخوردار هستند، پزشکان تمام شاخه‌ها وتغییراتی که می‌تواند در افراد مختلف داشته باشد را شناسایی کرده‌اند. شریان کرونری چپ دارای دو شاخه اصلی می‌باشد که به آنها اصطلاحاً «نزولی قدامی» و «شریان سیرکومفلکس» یا چرخشی می‌گویند و این شریانها نیز به نوبه خود به شاخه‌های دیگری تقسیم می‌شوند. این شریانها، باعث خونرسانی به قسمت بیشتر عضله بطن چپ می‌شوند. بطن چپ دارای عضلات بیشتری نسبت به بطن راست می‌باشد زیرا وظیفه آن، تلمبه کردن خون به تمام قسمتهای بدن است. شریان کرونری راست، معمولاً کوچکتر بوده و قسمت زیرین قلب و بطن راست را خونرسانی می‌کند. وظیفه بطن راست، تلمبه کردن خون به ریه‌ها می‌باشد.


شریانهای کرونری دارای ساختمانی مشابه تمام شریانهای بدن هستند اما فقط در یک چیز با آنها تفاوت دارند که فقط در زمان بین ضربان‌های قلب که قلب در حالت ریلکس قرار دارد، خون در این شریانها جریان می‌یابد. وقتی عضله قلب منقبض می‌شود، فشار آن به قدری زیاد می شود که اجازه عبور خون به عضله قلب را نمی‌دهد، به همین دلیل قلب دارای شبکه مؤثری از رگهای باریک خونی است که باعث می‌شود تمام نیازهای غذایی و اکسیژن رسانی آن را به خوبی انجام دهد. در بیماری کرونری قلب، شریانهای کرونری تنگ و باریک می‌شوند و عضلات قلب از رسیدن خون و اکسیژن به اندازه کافی محروم می‌گردند (مانند هنگامی که یک لوله آب به دلایل مختلفی تنگ شود و نتواند به خوبی آبرسانی کند). در حالت استراحت، ممکن است اشکالی برای فرد ایجاد نشود، اما وقتی که قلب مجبور باشد کار بیشتری انجام دهد و مثلاً شخص بخواهد چند پله را بالا برود، شریانهای کرونری نمی‌توانند بر اساس نیاز اکسیژن این عضلات، به آنها خون و اکسیژن برسانند و در نتیجه شخص در هنگام بالا رفتن از پله‌ها دچار درد سینه (آنژین) می‌گردد. در چنین مواقعی اگر فرد کمی استراحت کند، درد معمولاً از بین خواهد رفت. اگر یک شریان کرونری به علت مسدود شدن آن توسط یک لخته خون به طور کامل خونرسانی‌اش گرفته شود، قسمتی از عضله قلب که دیگر خون به آن نمی‌رسد، خواهد مرد.

قلب


ترومبوز:

ترومبوز یک اصطلاح پزشکی است که به معنی «لخته» می‌باشد. لخته یک فرایند طبیعی بدن است که در هنگامی که ما زخمی می‌شویم و خونریزی می‌کنیم، باعث می‌گردد که خونریزی ما متوقف شود. در مواقعی که لخته‌های ناخواسته‌ای در بدن ایجاد می‌شود، ضد انعقادها و رقیق کننده‌ها طبیعی خون که در گردش خون وجود دارند، این لخته‌ها را به طور طبیعی از بین می‌برند.

وقتی که یک رگ خونی آسیب می‌بیند، یک مجموعه از مواد شیمیایی در بدن ترشح می‌شوند که باعث تشکیل یک لخته و بند آمدن خون از رگ می‌گردد. در بیماری کرونری قلب، یک لخته خون تشکیل می‌شود که علت آن، آسیب خارجی به رگ نمی‌باشد بلکه بر اثر صدماتی که چربی‌ها به دیواره‌داخلی رگ وارد می‌کنند، لخته تشکیل می‌شود.

بطور طبیعی، دیواره‌داخلی پوشاننده رگها صاف بوده و باعث لخته نمی‌گردد. وقتی که آتروما((در بخش بعدی توضیح داده میشود.)) ایجاد می‌شود، دیواره رگها صاف نبوده و در سطح آن شکافهایی ایجاد می‌گردد.

سلولهای کوچک خون به نام «پلاکتها» به این شکافها چسبیده و به پر کردن آنها کمک می‌کند. اگر این شکافها کوچک باشند، هیچ مشکلی پیدا نخواهد شد، اما وقتی شریانها باریک می‌شوند، حتی یک لخته کوچک هم می‌تواند در جلوگیری از عبور جریان خون مؤثر باشد. امروزه ما می‌دانیم که چنین فرایندی، باعث بدتر شدن ناگهانی آنژین‌ها می‌شود که اصطلاحاً به آن «آنژین ناپایدار» گفته می‌شود. در یک سکته قلبی، یک فرایند نسبتاً متفاوت، باعث ایجاد مشکل می‌گردد. رسوبات چربی در شریان‌ها فقط حاوی چربی نمی‌باشند، بلکه توسط بافتهای آسیب دیده که بوسیله خود کلسترول ایجا شده نیز محاصره شده‌اند. به همین دلیل در بالای رسوبات چربی، یک کلاهک سفت فیبروز ایجاد می‌شود. هر گونه استرس یا فشار ناگهانی می‌تواند باعث جداشدن این کلاهک شده و موجب یک منطقه وسیع‌‌ترِ آسیب دیده در دیواره‌شریان شود. این وضعیت می‌تواند باعث تشکیل لخته‌های بزرگتری شده که معمولاً شریان را مسدود می سازد. در چنین مواقعی خون نمی‌تواند از این لخته عبور کرده و به عضلات قلب برسد و در نتیجه، آن قسمت از عضله قلب خواهد مرد.

بنابراین، ترومبوز یکی از مشکلات اصلی در بیماری کرونری قلب  می‌باشد. ترومبوز، علت بروز اکثر موارد بدتر شدن ناگهانی آنژین و اکثر سکته‌های قلبی می‌باشد

قلب
قلب

سکته قلبی:

وقتی که در یک بیمار دچار بیماری کرونری قلب، شریانهای کرونری به علت ایجاد لخته یا ترومبوز مسدود می‌شوند، سکته قلبی ایجاد می‌گردد.عضله قلب که به آن اصطلاحاً «میوکارد» گفته می‌شود، به علت نرسیدن خون و اکسیژن به آنها دردهای شدیدی می شوند که هر لحظه بر مقدار این دردها افزوده می‌گردد. در صورتی که این لخته خون به سرعت از بین نرود، بعد از ۵ تا ۱۰ دقیقه، آن قسمت از عضله قلب که از اکسیژن و خون محروم می‌شود، خواهد مرد. این حالت در سکته قلبی یا آنفارکتوس میوکارد دیده می‌شود.

وسعت واقعی سکته قلبی و میزان عضلاتی که در این موارد آسیب می‌بینند به عوامل مختلفی بستگی دارد. اولین عامل، اندازه شریان می‌باشد. هر چه شریانی که مسدود می‌شود، بزرگتر باشد، وسعت بیشتری از عضله قلب آسیب می‌بیند. دومین عامل این است که وقتی سایر شریانهای کرونری هم دچار مشکل باشند، وسعت آسیب بیشتر خواهدبود. بالاخره اینکه، وسعت سکته قلبی بستگی به این خواهد داشت که آیا منطقه دچار  آسیب، دارای رگهای اضافی بوده است یا خیر.

اگر رگهای اضافی به منطقه آسیب دیده بتوانند خونرسانی کنند، صدمات کمتری ایجاد خواهد شد. تمرینهای ورزشی منظم، باعث تحریک تشکیل این رگهای اضافی در قلب می‌شوند، و به همین دلیل است که تمرینات ورزشی می‌توانند نقش مهمی در درمان بیماران کرونری قلب داشته باشند.

قلب
قلب

اثر فوری آسیب دیدن عضلات قلب، بغیر از ایجاد درد، آن است که قلب دیگر نمی‌تواند مانند سابق به خوبی عمل تلمبه کردن خون راانجام دهد و در نتیجه فشار خون شدیداً پایین آمده و موجب غش کردن، عرق ریزش و تهوع می‌شود. مشکل اصلی دیگری که در مراحل اولیه آسیب دیدن قلب ایجاد می‌شود، آن است که عضله آسیب دیده می‌تواند باعث بروز بی‌نظمی‌هایی در ریتم ضربان قلب بشود که اصطلاحاً به آن «آریتمی قلبی» گفته می‌شود. این بی‌نظمی‌ها می‌توانند تهدید کننده حیات بوده و منجر به «ایست قلبی» شوند به خاطر خطراتی که این آریتمی‌ها می‌توانند ایجاد کنند، اهمیت زیادی دارد که افرادی که دچار سکته قلبی می‌شوند در ۴۸ ساعت اول پس از سکته، در بخش‌مراقبتهای قلبی (سی‌سی‌یو CCU) به دقت تحت نظر باشند.

خوشبختانه بعد از ۲ یا ۳ روز که از سکته قلبی گذشت، احتمال وقوع چنین آریتمی‌های خطرناکی نادر است و می‌توان بعد از این مدت بیمار را از بخش سی‌سی‌یو به بخش عمومی بیمارستان منتقل کرد و سپس به خانه فرستاد. بعد از بروز یک سکته قلبی، بدن شروع به ترمیم قسمتهای آسیب دیده می‌کند. سلولها از قسمت عضله مرده یا آسیب دیده برداشته می‌شوند و بافت فیبروز تشکیل می‌شود. این مراحل حدود ۶ تا ۸ هفته طول خواهند کشید. بافتی که در محل آسیب ایجاد می‌شود، قوی می‌باشد اما متأسفانه عضله قلبی از دست رفته است، دیگر نمی‌تواند جایگزین شود و در نتیجه قلب ضعیف‌تر می‌گردد. اکثر افرادی که یک سکته قلبی کوچک داشته‌اند، تفاوت چندانی نسبت به سکته قلبی احساس نخواهند کرد. گرچه، اگر یک قسمت بزرگ از عضله قلب دچار صدمه شود، اندازه قلب بزرگتر شده و دیگر نمی‌تواند به خوبی عمل تلمبه زدن خود را انجام دهد. این حالت را اصطلاحاً «نارسایی قلبی» می‌گویند.


نتیجه نهایی:

نارسایی قلبی می‌تواند بر اثر بسیاری از بیماریهایی که قلب را گرفتار می‌سازند ایجاد شود (بویژه در بالابودن فشار خون)، اما در کشورهای پیشرفته غربی، بیماری کرونری قلب مهمترین علت ایجاد نارسایی قلبی می‌باشد. وقتی که قلب نمی‌تواند به خوبی تلمبه بزند، ریه‌ها دچار احتقاق و پرخونی  شده و تنگی نفس ایجاد می‌شود. احتقاق و پرخونی سایر قسمتهای بدن هم منجر به احتباس مایعات شده و باعث می‌گردد که درمچ پاها ورم ایجادشود. برای سالیان درازی، اساس درمان این افراد، استفاده از داروهای «مدر» بود که باعث افزایش ادرار می‌شد تا این آب اضافی از بدن خارج گردد. با این حال امروزه از داروهای جدیدی که اصطلاحاً به آنها «مهار کنندههای  آنزیم مبدل آنژیوتانسین» یا بطور خلاصه‌تر «مهار کنندههای ACE» گفته می‌شود، استفاده می‌گردد که بسیار مؤثرتر از داروهای قبلی می‌باشند.

نتیجه دیگری که به علت بافت فیبروز در عضله قلب ایجاد میشود، تداخل آن با فرآیند الکتریکی قلب است که به طور طبیعی باعث ریتم طبیعی ضربان قلب می‌شود و در چنین مواردی منجر به بی‌نظمی‌هایی در ضربان قلب می‌گردد.  مهم‌ترین بی‌نظمی قلبی که در این مواقع ایجاد می‌شود را اصطلاحاً «فیبریلاسیون دهلیزی» می‌نامند که معمولاً با داروی «دیگوکسین» آن را درمان می‌کنند. دیگوکسین یک داروی قدیمی است که از گل انگشتانه بدست می‌آید. سایر بی‌نظمی‌های قلب را می‌توان با داروهایی مثل بتابلوکرها و نیز داروهای جدیدتر درمان نمود.

قلب
قلب

اثرات بالارفتن سن:

بیماری کرونری قلب، یک بیماری تدریجی و غیر قابل پیش بینی می‌باشد. رسوب چربی در شریان‌ها ممکن است خیلی آهسته و آرام در طی ۲۰ یا ۳۰ سال ایجاد شوند. در طی این مدت، فرد هیچگونه درد یا مشکلی را حس نخواهد کرد اما وقتی که این شریان‌ها به میزان ۷۰ درصد تنگ و باریک می‌گردند و  جریان خون به عضلات قلب مختل می‌شوند، مشکلات آغاز می‌گردد.

از آنجایی که این روند بسیار کند می‌باشد، قلب می‌تواند در این مدت با ایجاد رگهای خونی جدید و اضافی که اصطلاحاً به آنها رگهای اضافی یا «کونترال» (Collateral) گفته می شود با این تغییرات مقابله کند. شریان‌های کرونری تشکیل شبکه مؤثری از رگهای خونی در اطراف قلب می‌دهند و هنگامی که یکی از آنها تنگ و باریک می‌شود، یکی  از شاخه‌های شریان دیگر، با گسترش یافتن، باعث میشود که به خونرسانی منطقه مبتلا، کمک نماید.


 


قیمت : تومان

مشاهده و خرید فایل

متن آموزشی درمورد حجاب و عفت و حجاب از دیدگاه روایات


 

#حجاب#حجاب_اسلامی#بانو#عفت

کیده

یکی از ضروریات دین مقدس اسلام «حجاب» است. اهمیت و تاکید بر حجاب در آیات و روایات متعددی مورد بحث قرار گرفته است. خداوند متعال فلسفه ی آنرا هم بیان کرده گرچه ما نمی توانیم به جزئیات دین پی ببریم و از طرفی فلسفه ی همه ی احکام بر ما مشخص نیست؛ گرچه حجاب فقط مخصوص دین اسلام نیست و در ادیان دیگر هم حجاب بوده اما با توجه به تاکید خداوند و ائمه اطهار در ایران در زمان رضا شاه اقدام به کشف حجاب شد و انقلاب اسلامی یک نعمت بزرگی برای رهایی از مشکل بود.


حجاب
حجاب

مقدمه
پیامبران و ائمه اطهار به عنوان فرستادگان الهی در طول تاریخ بشر برای تکامل و سعادت انسان زحمات و رنجهای فراوانی کشیده اند. هزاران فرستاده ی پروردگار مشکلات و صبوری بسیاری را تحمل کردند تا انسان از صراط مستقیم منحرف نگردد؛ آنها تکلیف خود را به خوبی انجام دادند و این ما هستیم که برای آشنایی با مسیر هدایت و تکامل باید قدمهای استواری را برداریم. اگر در این راه کوتاهی کنیم خودمان را بدبخت کرده ایم چراکه فهم درست مبانی دین ضروری و حیاتی است چه بسا کسانی که خود را دیندار می پنداشتند حتی علم دین را با خود به همراه داشتند اما چون با ضوابط دین آگاهی نداشتند به گمراهی کشیده شدند پس ابتدا باید دین را شناخت سپس با ضوابط آن آشنا شد و این را بدانیم که قدم در راه سعادت برداشتن و مخالفت با هوای نفس و ترک معاصی و دوری از شیطان قطعاً موجب سعادت خیر دنیا و آخرت می شود. گرچه طی این مراحل سختیهای خاص خود را دارد ولی چون مقصد عالی است شیرین و لذت بخش است.

حجاب و پوشش در دین مبین اسلام از جایگاه ویژه ای برخوردار است. اسلام به عنوان آخرین دین برای حفظ فرد و جامعه از انحرافاتی که سرچشمه آن بی عفتی و بی حجابی است دستورالعمل هایی قرار داده که شامل زن و مرد می شود. پرواضح است که جسم زن از لطافت و زیبایی خاصی برخوردار است. زن مظهر زیبایی است و بایستی در مورد خودش بهره برداری شود. اسلام با حضور زن در جامعه مخالفت نکرده ولی بایستی به ابزار آن که پوشش مناسب است مجهز گردد؛ پس حجاب اسلامی مصونیت است نه محدودیت.

در این تحقیق سعی بر آن است که حجاب اسلامی از دیدگاه آیات و روایات مورد بررسی قرار گیرد، باشد که روزی در جامعه ی اسلامی شاهد بدحجابی نبوده و به رستگاری نزدیکتر شده باشیم.


فلسفه ی حجاب
فلسفه ی حجاب چیز مکتوم و پنهانی نیست زیرا: ۱- برهنگی زنان که طبعاً پیامدهایی همچون آرایش، عشوه گری و امثال آن همراه دارد، مخصوصاً جوانان را که در حال تحریک دائم که موجب کوبیدن اعصاب آنها و ایجاد هیجانهای بیمار گونه و عصبی و روانی می گردد از طرفی غریزه جنسی نیرومند و ریشه دارترین غریزه آدمی است.
اسلام، می خواهد مردان و زنان مسلمان، روحی آرام، اعصابی سالم و چشم و گوشی پاک داشته باشند و این یکی از فلسفه های حجاب است. ۲- آمارهای قطعی و مستند نشان دهنده ی این مطلب است که طلاق و از هم گسیختگی زندگی زناشویی در دنیا بالا رفته است چراکه «هرچه دیده بیند دل کند یاد». در محیطی که حجاب است دو همسر تعلق به یکدیگر دارند و احساساتشان مخصوص یکدیگر است ولی در بازار آزاد برهنگی که عملاً زنان به صورت کالای مشترکی در آمده اند دیگر قداست پیمان زناشویی مفهومی نمی تواند داشته باشد.
۳- گسترش دامنه ی فحشاء و افزایش فرزندان نامشروع، از دردناکترین پیامدهای بی حجابی است. ما نمی گوییم عامل اصلی فحشاء و فرزندان نامشروع منحصراً بی حجابی است می گوییم یکی از عوامل مؤثر آن، مسأله برهنگی و بی حجابی محسوب می شود. مطالعات دانشمندان تربیتی نشان داده مدارسی که در آن دختر و پسر با هم درس می خوانند و مراکزی که مرد و زن در آن کار می کنند و بی بندوباری در آنها حکم فرماست، کم کاری، عقب افتادگی و عدم احساس مسئولیت، به خوبی مشاهده شده است.
در اینجا این مسأله مطرح می شود که چرا اسلام حجاب را بر زنان واجب کرده است؟ حجاب بهترین حافظ و حصاری است که زن را از خطر بیگانه حفظ می کند و زن بی حجاب همچون میوه ی درختی است که شاخه ی آن از دیوار باغ به بیرون آویزان است و هر رهگذری به سوی آن دست دراز می کند یا مانند گلی است که هرکس به چیدن آن تمایل دارد. پوشیده بودن زن در جامعه نه تنها موجب تقویت بنیان خانواده است بلکه حفظ ارزش زن و جلوگیری از ابتذال و تباهی او نیز می باشد.


حجاب
حجاب

حجاب از دیدگاه علامه طباطبائی

«یا أیُّها النَّبِیُّ قُل لِأزواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ المُؤمنینَ یُدنینَ عَلیهِنَّ مِن جَلابیبِهِنَّ ذلکَ أدنی أن یُعرَفنَ فَلایُؤذَینَ وَ کانَ اللهُ غَفوراً رَحیماً» (احزاب/آیه ی ۵۹)

ای پیامبر به همسرانت و دخترانت و زنان مؤمنین بگو تا جلباب خود پیش بکشند، بدین وسیله بهتر معلوم می شود که زن مسلمانند در نتیجه اذیت نمی بینند و خدا همواره آمرزنده و رحیم است.
کلمه ی جلباب جامه ای است سرتاسری که تمامی بدن را می پوشاند و یا روسری مخصوصی است که صورت و سر را ساتر می شود.
و منظور از جمله ی «پیش بکشند مقداری از جلباب خود را» این است که آن طوری بپوشند که زیر گلو و سینه هایشان در انظار ناظرین پیدا نباشد. در تفسیر قمی در ذیل این آیه شریفه از معصوم نقل کرده که فرموده: سبب نزول این آیه چنین بود که زنان از خانه بیرون می شدند تا به مسجد آیند و دنبال رسول خدا«صلی الله علیه و آله و سلم» نماز بخوانند و چون شب می شد و زنان برای نماز مغرب و عشا بیرون می آمدند، جوانان سر راه آنان می نشستند و متعرض ایشان می شدند، خدای تعالی این آیه را نازل فرمود. و لذا از ام سلمه روایت کرده اند که گفت: با نزول این آیه زنان انصار طوری از خانه ها بیرون شدند که گویی کلاغ سیاهند، چون کیسه ای سیاه به خود پوشانده بودند که سرتاپایشان گرفته بود.


«وَ قُل لِلمؤمناتِ یَغضُضنَ مِن أبصارِهِنَّ عَلی جُیُوبِهِنَّ…» (نور/آیه ی ۳۱)
کلمه ی خمار در آیه ۳۱ سوره نور جامه ای است که زن سر خود را با آن می پیچد و زاید آن را به سینه اش آویزان می کند و کلمه ی جیوب که معنایش این است که به زنان دستور بده تا اطراف مقنعه ها را به سینه های خود انداخته آن را بپوشانند.
جوانی از انصار در کوچه های مدینه به زنی برخورد که می آمد و در آن ایام زنان مقنعه ی خود را پشت گوش می انداختند- وقتی زن از او گذشت او را تعقیب کرد، و از پشت او را می نگریست، تا داخل کوچه ی تنگی که امام آن را زقه ی بنی فلان نامید، شد، و در آنجا استخوان و یا شیشه ای که در دیوار بود به صورت مرد گیر کرده آن را شکافت، همین که زن از نظرش غایب شد متوجه گردید که خون به لباسش می ریزد با خود گفت: به خدا سوگند نزد رسول خدا می شوم و جریان را به او خبر می دهم سپس جوان نزد آن جناب شد و رسول خدا«صلی الله علیه و آله» چون او را بدید پرسید چه شده؟ جوان جریان را گفت، سپس جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد.
مؤلف بیان می کند که مراد از امر به چشم پوشی در آیه شریفه، نهی از مطلق نگاه به زن اجنبی است.


عفت و حجاب از دیدگاه روایات
عفت و حجاب از دیدگاه روایات

عفت و حجاب از دیدگاه روایات

عن أبی عبدالله «علیه السلام» قال: کان أمیرُالمؤمنینَ صلوات الله علیه یَقُولُ: أفضَلُ العِباد
هِ العَفافُ : از حضرت امام صادق «علیه السلام» روایت کرده که امیرمؤمنان، -درود خدا بر او- می فرمود: برترین عبادت، عفت است.
[۱]

الامام علی «علیه السلام» -لابنه الحسن- وَاکفُف عَلیهِنَّ مِن أبصارِهِنَّ بِحَجبِکَ ایّاهُنَّ، فإنَّ شِدَّهَ الحجابِ خَیرٌ لکَ وَ لَهُنَّ»: امام علی «علیه السلام» به فرزندش امام حسن «علیه السلام» فرمود: برای اینکه دیده شان به نامحرمان نیفتد آنها (زنان) را در پرده نگه دار، زیرا هرچه بیشتر در پرده باشند برای تو و آنها بهتر است.
[۲]

رسول الله «صلی الله علیه و آله» صِنفانِ مِن اهلِ النّارِ لَم ارَهُما: قومٌ مَعهُم سِیاطٌ کأذنابِ البَقَرِ یَضرِبونَ بِها النّاسَ، وَ نِساءٌ کاسیاتٌ عاریاتٌ، مُمیلاتٌ مائلاتٌ، رؤوسُهُنَّ کأسنِمَهِ البُختِ المائلَهِ، لایَدخُلنَ الجَنَّهَ وَ لایَجِدنَ رِیحَها، وَ انَّ رِیحَها لَیوجَدُ مِن مسیرَهِ. پیامبر خدا فرمودند: دو گروه از دوزخیان را من ندیده ام: گروهی که تازیانه هایی مانند دم گاو در دست دارند و مردم را با آن می زندد و گروه دیگر زنانی که پوشش تن نما دارند و برهنه اند، کجراهه می روند و دیگران را نیز به کجروی تشویق می کنند، سرهایشان همچون کوهان شتر خراسانی فروهشته است. اینان به بهشت نمی روند و بوی بهشت را که از فاصله ای چنین و چنان به مشام می رسد، استشمام نمی کنند.
[۳]

… وَاکفُف عَلیهِنَّ مِن أبصارِهِنَّ بِحجابِکَ ایّاهُنَّ، فإنَّ شِدَّهَ الحجابِ أبقی علیهنَّ… . در پرده ی حجابشان نگه دار، تا نامحرمان را ننگرند، زیرا که سخت گیری در پوشش عامل سلامت و استواری آنان است.


 حجاب
حجاب


[۴]

چرا باید با حجاب باشیم؟

الف) رعایت دستور الهی

ب) عمل بر اساس قانون فطرت

ج) حفظ امنیت زن و جلوگیری از انواع زن آزاری در جامعه

د) حفظ عفت عمومی جامعه

ه) استحکام پیوند خانواده

و) پیشگیری از انحرافات جنسی

ز) ایجاد آرامش روانی

ح) تشویق به ازدواج

ط) حفظ کرامت زن

الف- پوشش و حجاب به شکلی که زیبائی ها و زینت زن را بپوشاند و او را از چشم چرانی مردم هرزه نگاه دارد، دستوری الهی است. حجاب در اسلام از یک مسأله ی کلی تر و اساسی تر ریشه می گیرد و این است که اسلام می خواهد انواع التذاذهای جنسی به محیط خانواده و در کادر ازدواج قانونی اختصاص یابد و خود حجاب و پوشش کامل، نشان دهنده ی وجود ملکه ی حیا و عفت و تقوی در وجود انسان است.

ب- انسان فطرتاً از برهنگی بیزار است دلیل قرآنی این مطلب هم آن است که وقتی حضرت آدم و حوا «علیهما السلام» از شجره ی منهیه خوردند پوشش خود را از دست دادند و به سرعت خود را با برگ درختان پوشیدند و این دلیل بر این فطری بودند حجاب است.

ج- مردم در جوامع قدیم نسبت به مال و ثروت و ناموس خود آسودگی خاطر نداشتند. حکایات بسیاری بیانگر این مطلب است که زنان در دوره های مختلف تاریخ از ناامنی رنج می بردند البته نباید ادعا کرد که در عصر ما امنیت ناموسی کامل برقرار است بلکه امروزه هم این ناامنی موجود است و فقط شکل آن عوض شده است.

د- زمانی که زنان و دختران بدون پوشش مناسب در جامعه حاضر شوند جامعه به سوی فساد و بی عفتی پیش خواهد رفت؛ اگر زن پوشش مناسب داشته باشد زمینه برای چشم چرانی و هوس بازی مردان نه تنها کم می شود بلکه از بین می رود اینکه برخی از دختران یا زنان می گویند مردان نگاه خود را کنترل کنند بازهم زمینه برای عفت عمومی جامعه فراهم نمی شود.

ه- زمانی که بهره گیری های زن و مرد از یکدیگر تنها در محیط خانوادگی باشد و هیچ تحریک خارجی برای آنها صورت نگیرد استحکام بنیان خانواده دو چندان خواهد شد. در روزگار داوود «علیه السلام» زنی بود که مردی نزد او می رفت و به زور از وی کام می گرفت. خداوند عزوجل در دل آن زن چنین افکند که به آن مرد بگوید هربار که تو نزد من می آیی، مردی هم به سراغ زن تو می رود. آن مرد سراغ زن خود رفت، دید مردی پیش اوست؛ او را نزد داوود «علیه السلام» آورد و گفت ای پیامبر خدا! بلایی سرم آمده که بر سر احدی نیامده است. داوود «علیه السلام» فرمود: آن بلا چیست؟ مرد گفت: این مرد را پیش زنم یافتم؛ پس خداوند متعال به داوود «علیه السلام» وحی فرمود که به او بگو از هر دست بدهی از همان دست پس می گیری.

[۵]

 حجاب
حجاب

و- نخستین انحرافات، از یک سو از عدم رعایت صحیح حجاب و از سوی دیگر از یک نگاه به نامحرم شروع می شود. گرچه منطق عالی اسلام نه تنها رابطه ی جنسی را پلید نشمرده و منافاتی با معنویات ندارد بلکه جزء خلق و خوی انبیاء معرفی کرده ولی عقیده امروز دنیای غرب در زمینه اخلاق جنسی کاملاً برگشته و به اسم علم و فلسفه از احترام به روابط جنسی و برداشتن تمام قید و بندهای این مسیر دم می زنند.

ز- نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی معاشرت های بی بندوبار هیجانها و التهاب های جنسی را افزایش می دهد و از طرفی تقاضای نامحدود خواه ناخواه انجام ناشدنی است و همیشه مقرون است به نوعی احساس محرومیت. دست نیافتن به آرزوها به نوبه ی خود منجر به اختلالات روحی و بیماریهای روانی می گردد و خود تحریک شهوت، آرامش روانی را به هم می زند.

ح- زمانی که بی عفتی در جامعه زیاد شود بعضی از جوانان ترجیح می دهند که نیازهای خود را بدون زحمت و صرف هزینه، در خیابانها تأمین نمایند و حاضر به پذیرش مسئولیت خانواده نخواهند بود. پس عفت ورزی از گناه و بی حجابی به تشویق ازدواج منجر می شود چراکه سعی براین است که افراد خود را از گناه مصون نگاه دارند.

ط- تحقیر جنس زن یک نوع فرومایگی است نه یک شرافت؛ و وظیفه هر مسلمانی است که اجازه ندهد به دلایل واهی زن تحقیر و سبک گردد وگرنه کرامت و بزرگی خود را از دست داده است. گاندی رهبر انقلاب هند می گوید: ای زنان! اگر آرایش کردن شما به خاطر جلب شهوت مردان است از اینکار خودداری کنید و زیر بار ننگ چنین خفتی نروید.

حجاب در ادیان و ملل

حجاب در آیین برهمایی: رسم حجاب و یا پرده نشینی زنان شوهر کرده، به وسیله ی ایرانیان و مسلمین وارد هند شد و شوهران برای محافظت همسران خود از دست درازی سایرین یک گونه رسم پرده نشینی شدیدی را برقرار کردند. بنابر این رسم، یک زن آبرومند فقط می توانست چهره ی خود را به شوهر و فرزندانش نشان بدهد حتی پزشکی که او را درمان می کرد و نبضش را می گرفت باید از پشت پرده چنین می کرد.

حجاب در دین یهود: زن یهودی داشتن پسر زیاد را مایه ی افتخار و افزایش احترام خود نزد همسر می دانست. در این دین، حجاب و حفظ عفت درخور توجه بوده و به پوشاندن اندام بدن زنان از نامحرمان سفارش شده است. در قانون تلمود آمده است که اگر زن بی آنکه چیزی برسر داشته باشد به میان مردم می رفت در این صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد.


حجاب در دین مسیحیت: جرجی زیدان، دانشمند مسیحی می گوید: اگر مقصود از حجاب پوشانیدن تن و بدن است این وضع قبل از اسلام و حتی پیش از ظهور دین مسیح، معمول بوده است؛ انجیل نه تنها در مواضع متعدد وجوب حجاب و پوشش را تأکید کرده بلکه در برخی از آیات خود کوشیده درون انسان را نیز از تمایل به اعمال شهوات منزه سازد و بدین وسیله عفاف درون را، پشتوانه ی مستحکم حجاب برون قرار دهد.

حجاب در آیین زرتشت: در زمان زرتشت پیغمبر، زنان همان گونه که عادت پیشینیان بوده منزلت عالی داشتند که این منزلت پس از داریوش تنزل پیدا کرده است. مرکز زرتشت ایران است و زنان ایران از زمان مادها که نخستین ساکنان این دیار بودند دارای حجاب کاملی شامل پیراهن چین دار، شلوار تا مچ پا و شنلی بلند برروی لباس ها بوده اند؛ بنابراین زنان ایران در زمان بعثت زرتشت و قبل از آن و بعد از آن از حجاب کاملی برخوردار بودند.

کشف حجاب در ایران


با اجرای کشف حجاب در ایران که مردم پایبند به مذهب و سنت های دینی بودند موجی از مخالفت را به همراه داشت؛ لذا با استقرار پایه های سلطنت پهلوی رضاخان مدرنیته کردن و پیشرفت کشور را سرلوحه کارش قرار داده و پیشرفت غرب را به اشتباه در ورود زنان به جامعه و هرزگی آنان جست و تمام سعی و تلاش خود را در این راه به کار بست. اما او هویت دینی و مذهبی مردم ایران را فراموش کرده بود؛ از سویی دیگر رضاخان پس از سفری که به ترکیه داشت ظواهر غربی را که آتاتورک در کشور پیاده کرده بود از نزدیک مشاهده و بسیار تحت تأثیر قرار گرفت. پس از این مسافرت بود که رضاخان در مسیر اروپایی شدن بیش از پیش مصمم تر شد و در جواب یکی از وکلای مجلس شورای ملی چنین گفت: و من ترکیه را دیدم در چهار دیوار زینت و صفای طبیعی، کوشش من این است که ایران را در طریق ترقی و قبول تمدن جدید وارد کنم. اغلب اوقات او از کشف حجاب و آزادی زنان سخن راند و بیان می کرد که ما باید صورتاً و سنتاً غربی شویم و باید در قدم اول کلاه ها تبدیل به شاپو بشود و شروع به رفع حجاب زن ها نمود و اقداماتی خشونت بار در مورد رفع حجاب انجام داد که از جمله:

افسران ارشد از راه رفتن با زنان با حجاب ممنوع شدند، معلمان زن مجبور به حضور در کلاس ها بدون داشتن حجاب شدند، از حضور زنان با حجاب در پارک- سینما- تئاتر- هتل و سائر مراکز عمومی جلوگیری کرد، به نیروهای شهربانی دستور داده شد که با توسل به قوه قهریه حجاب را از سر زنان بردارند و حتی روسری نیز ممنوع شد، مأموران موظف به جلوگیری از حضور زنان با حجاب در اماکن زیارتی و مساجد بودند.

نتیجه گیری


با توجه به مطالب یاد شده در این تحقیق به این نتیجه می رسیم که داشتن حجاب نه تنها سخت و مشکل نیست بلکه لذت و شیرینی خاصی دارد. اینکه بعضی از افرادی که می گویند داشتن چادر یا حجاب برای کار یا تحصیل یک نوع مانع است سخت در اشتباهند. اگر این کلام شیرین بانوی بزرگ اسلام را همیشه در نظر داشته باشیم که ای زن به تو از فاطمه این گونه خطاب است ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است و از آنجایی که انسان یک چیز با ارزش خود را مثل طلا و جواهرات خود را از دسترس دیگران حفظ می کند پس باید توجه داشت که زن با وجود این همه زیبایی باید خود را از دسترس نامحرمان مصون دارد و از طرفی همیشه باید سعی شود و قانون هم همین است که خوب بر بد غلبه داشته باشد.
پس اگر افراد با حجاب نسبت به افراد بی حجاب زیاد تر باشند مسلماً جامعه و افراد آن از ایمنی خاصی برخوردار می شوند.


قیمت : تومان

مشاهده و خرید فایل